در رویا میبینم

رویا، نقطه شروع زندگی در جهان موازیست

در رویا میبینم

رویا، نقطه شروع زندگی در جهان موازیست

دنیا را نمیشناسی؟

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۵۷ ق.ظ

نمیدانم توهم مثل من دنیا را نمیشناسی یا نه...
احتمالا دختری باشد کمی بور
با موهایی از جنس ابریشم که در بادهنگام چنان جولان میدهد خود را که گویی آدمی در دریا درحال غرق شدن است
و چشمانی به تیرگی زاغ سیاه پسر همسایه که تنها رفیق شب نشینی های اوست
در کنار ابروانی کشیده مانند کمان آرش یا همچون پرتوی نور تابیده از ایوان خانه قدیمی مادربزرگ
دختری که مجنون های لیلی ها را به دلهره میکشاند و شیرینی حسادت را به شیرین ها پیشکش میکند، بی آنکه دمی تکان دهد
تصورم را فراتر میبرم و آن را دختر بهار میخوانم، دقیقا مثل پر های مرغابی های خیلی سفید دریای جنوب با همان ناز و افاده
دستانش را مطمئن نیستم، اما فکر میکنم باید با نوازش سنگی ، دل ابری را به رحم بیاورد و خاری را سیراب.
نمیدانم توهم مثل من دنیا را اینگونه تصور میکنی یانه
اما میخواهم بدانی
از عمق وجودم
یک تار موی زیر پیشانی ات را با دنیا عوض نمیکنم
چه برسد با دنیا❤

  • محمد مهدی داودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی